mouse code

كد ماوس

کد موزیک می خوای؟ AREZOOHAYE KHOFTEH
AREZOOHAYE KHOFTEH
IBS

چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 19:45 :: نويسنده : Faezeh-18
تک ناز : یکی از دوستام تعریف می کرد : با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو
صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف
خودش.
منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان
باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.
خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم.

یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی.

خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم…سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن.

اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی…

رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟
گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!
خلاصه خیلی تو مخمصه گیر کرده بودم.خیلی به ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟گف بله و یکی داد..
رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.
خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام .
ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم!
یه ربع بعد باز ماشینو نگه داشت…!
بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین!
 

 
 
 
 

خلاصه راننده هر یه ربع نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم!
 

نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!

جمعه 10 آذر 1391برچسب:, :: 20:51 :: نويسنده : Faezeh-18

پادشاهی، حکیمان را فرا خواند و گفت:

مرا چیزی بیاموزید که اگر بسیار غمگین باشم، در آن نگاه کنم و غم دل از بین برود و اگر بسیار شاد باشم،

در آن نگاه کنم و فریفته روزگار نگردم. حکیمان مدتی مشورت کردند و سرانجام، نگینی بر انگشتری او

ساختند که روی آن نوشته شده بود: این نیز بگذرد

جمعه 10 آذر 1391برچسب:, :: 12:33 :: نويسنده : Faezeh-18

اگر دچار بي خوابي شدين ميتونيد از عرق بهار نارنج يا چاي آن استفاده كنيد.البته چاي بهارنارنج خيلي بهتره.

همه ميدونيد كه دوغ خواب آوره اما از اونجايي كه لبنيات برامون خوب نيست پس بهار نارنج رو پيشنهاد ميكنم.

خودم فقط يه بار چاي بهارنارنج رو درست كردم و خوردم,سريع اثر كرد و گيج شدم اينجوريبرام عجيب بود.

دوست داشتيد استفاده كنيد.مخصوصا شما آقا سينا

فوايد بهارنارنج:بهارنارنج آرامش بخش و ضد هيجانات دستگاه عصبي است,سردردهاي عصبي و ميگرني را كاهش ميدهد و تپش نامنظم قلب و اضطراب را از بين مي برد.

عرق بهارنارنج داراي طبيعت گرم و مقوي جسم و روح است.

پوست نارنج ضديبوست است و براي افرادي كه معده ي آنها زياد ترش ميكند بهترين دارو است.

مرباي بهارنارنج مقوي معده و ضد تشنج است.

عرق بهارنارنج اشتها آوري قوي است و براي رفع ضعف اعصاب مفيد است و بي خوابي را درمان ميكند.

كساني كه مشكل بي خوابي دارند ميتوانند قبل از خواب عرق بهارنارنج يا بهتر از آن چاي بهارنارنج را مصرف كنند.

طريقه ساخت چاي بهارنارنج:10 گرم از گل بهارنارنج را در 2 ليوان آب جوش به مدت 20 دقيقه بجوشانيد سپس آن را صاف كرده و همراه 1 قاشق سوپ خوري عسل ميل كنيد.

             

                  با خوردن اين چاي خواب خوش و آرامي خواهيد داشت.

چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 22:0 :: نويسنده : Faezeh-18

آيا ميدانستيد كه اندازه كف پاي هر شخص با اندازه ي دست او از مچ تا آرنج برابر است؟

 

اگر باور نداريد خودتان امتحان كنيد

سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 21:45 :: نويسنده : Faezeh-18

مصرف سير سرطان هاي معده و روده را كاهش ميدهد.

تركيبات مفيد در سير ميتواند از تشكيل مواد سرطان زا در بدن جلوگيري كند كه اين اثر بخشي بر روي معده و روده بيشتر است.

كساني كه به طور مرتب از سير استفاده مي كنند كم تر به سرطان معده و روده بزرگ مبتلا ميشوند.

مصرف 5 تا 18 گرم يا 2 تا 5 قطعه كوچك سير خام يا پخته در هفته براي پيشگيري از سرطان مؤثر است.

همچنين مصرف سير براي سلامت قلب نيز مفيد است.

سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 16:13 :: نويسنده : Faezeh-18

سلام بر دوستاي گلم.دلم براتون يه ريزه شده بود.

ديروز رسيديم خونه,از ساعت 7 شب تا 10 صبح يك خواب راحت كردم.خيلي حال داد,بس كه خسته بودم راحت اينقدر زياد خوابيدم.

قبل از بريم خيلي استرس داشتم كه باز مثل دفعه قبل اذيتم نكنه و اونجا عذاب بكشم.

تو راه كه اصلا حالم بد نشد و تا اونجا اصلا براي wc وانستاديم.اين چند روز هم به لطف اين داروها اونجا خيلي حالم خوب بود.خيلي راحت سر سفره مينشستم و با اشتها غذا ميخوردم.

اين داروي ملين هم طوري تنظيم كرده بودم كه اس.... نگيرم.شبها زودتر ملين رو ميخوردم كه صبح زود كه همه خوابن اثر كنه و برم wc.آخه وقتي ميخورم 10 ساعت بعد اثر ميكنه واسه همين دقيق تنظيم ميكردم.

تازه با داييم اينا و بدون بابام هم رفتم بيرون.اصلا هم استرس نداشتم كه شايد حالم بد شه

كلا خيلي خوب بود.البته بعضي جاها هم خوش نگذشت,با مامانم دعوام شد.وقتي عصبي ميشم معدم خيلي ميسوزه.وقتي دعوام شد خيلي معدم سوخت اما قرص خوردم خوب شد.

اما يه چيز بد اين بود كه مثل قبل خيلي حال و حوصله نداشتم و اونجور كه بايد از موقعيت لذت نميبردم.نميدونم چرا اينجور شدم.ولي همينشم خوب بود.

برا برگشتن چون ميخواستيم صبح حركت كنيم من ديگه دارو رو نخوردم كه تو راه wc نرم.واسه همين يبوست گرفته بودم اينقدر روده ها درد ميكردن.فقط مردم تا رسيديم.

به خاطر اينكه درد ميكرد عصبي شده بودم تو راه يه جاي قشنگ بود ما بچه ها گفتيم چند دقيقه بشينيم اما باباها گفتن نه.منم با بابام و دوتا داييم دعوا كردم و رفتم نشستم تو ماشين و در رو محكم بستم

چند تا عكس هم براتون گرفتم و ميذارم تا دلتون واااا شه

 

 

 

دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 15:43 :: نويسنده : Faezeh-18

چند ساعت ديگه حركت ميكنيم و من هنوز هيچ كاري انجام ندادم واقعا خسته نباشم

خيلي استرس دارم كه باز مثل دفعه پيش نشه.

تورو خدا برام دعا كنيد كه اين 4 روز حالم خوب باشه.

دلم براتون تنگ ميشه.خييييلللييييي دوستون دارم.خيلي زياد.عاشقتونم 100%,اصن شك نكنيد

 

درضمن عاشورا و تاسوعاي حسيني رو به همه شما تسليت ميگم و اميدوارم تو اين روز و شبها همگي شفا بگيريم.

پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, :: 10:8 :: نويسنده : Faezeh-18

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 16:41 :: نويسنده : Faezeh-18

نظرتون راجع به پرنده ها چيه؟؟؟

من و بابام كه عاشق پرنده ايم.از بچگي تا حالا هميشه پرنده داشتيم و خواهيم داشت.نه اينكه تنهام و خواهر و برادري ندارم اينه كه با اين ها سرگرم ميشم و برام يه دوست واقعين.

خيلي ساله كه روي كل حياطمون تور كشيديم و پرنده ها تو حياط آزادن.خيلي باحاله.

در كنار اين پرنده ها هميشه يه دونه پرنده دارم كه اهلي هست و هميشه باهام هست.بعد از يه مدت كه عمرش تموم ميشه و ميميره من خيلي زياد ناراحت ميشم و چند روز گريه ميكنم.

خيلي بده وقتي پرنده كوچولويي رو كه دوستش دارم و يه دوست خوبه برام از دستش ميدم و باز تنها ميشم.

چند سال پيش يه مرغ عشق سفيد و خوشكل و تپلي داشتم,عاشقش بودم.تا اينكه مرد اينقد ناراحت شدم و گريه كردمگفتم خدايا چرا چيزايي كه دوست دارمو ازم ميگيري؟تو كه ميدوني تنها دلخوشيم همين بود,همينم ازم گرفتي.چراا؟؟

عكساشو كه نگاه ميكنم دلم ميگيره.

بعد از اون حالا يه بلبل گوش سفيد و يه قمري دارم.البته بلبل گوش سفيده برا بابامه ولي منم دوسش دارم.

قمري خودم كه عاشقشم شديد.هر روز بايد بغلش كنم و بوسش كنم.وقتي ناراحتم و تو بغلم هست و گريه ميكنم پرهاش خيس ميشه.آخيييييي.همچين بهم نگاه ميكنه.فكر كنم ميفهمه.شايد

وقتي ميخوام عكسش بگيرم همچين ژست ميگيرهآخي عزيزم.

شايد از نظر شما يه قمري خيلي بي ارزش باشه اما برا من كه تنهام و عاشق پرنده ام همه چيزمه.

شما هم اگر پرنده دوست داريد ميتونيد باهاشون سرگرم شيد.عاليه

حالا بابام قول داده يه خرگوش سفيد برام بگيره.خيلي دوست دارم.

اگر تونستم و ياد گرفتم حتما عكس قمريه رو براتون ميذارم.

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 16:1 :: نويسنده : Faezeh-18

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان AREZOOHAYE KHOFTEH و آدرس ibs-hamdard.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 8497
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 79
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


كد ماوس